در دنیای اقتصاد، تورم همواره یکی از مولفههای کلیدی بوده که مورد رصد و تحلیل کارشناسان قرار گرفته است. این پدیده فراگیر، نه تنها بر قیمتها و قدرت خرید جامعه سایه میافکند، بلکه اثرات قابل توجهی را نیز بر بازار اوراق با درآمد ثابت برجای میگذارد. اوراق با درآمد ثابت، به واسطه ثبات نسبی خود، همواره به عنوان گزینهای کمریسک در سبد سرمایهگذاری افراد شناخته شدهاند. با این حال، نوسانات تورم میتواند عاملی برای دگرگونی قابل ملاحظه در عملکرد این اوراق باشد. در این نوشتار، به بررسی ارتباط بین تورم و اوراق با درآمد ثابت میپردازیم و تلاش میکنیم تا به زبانی ساده و قابل فهم، تاثیر متقابل آنها را شرح دهیم.
تورم چیست؟
فرض کنید یک سبد نان در سال گذشته ۱۰۰۰ تومان قیمت داشته باشد و امسال همان سبد نان ۱۲۰۰ تومان قیمت دارد. در این حالت میتوان گفت تورم ۲۰ درصدی اتفاق افتاده است. به عبارت دیگر، قدرت پول شما ۲۰ درصد کم شده است.
به طور کلی، تورم به معنی افزایش سطح عمومی قیمت ها در یک اقتصاد طی یک دوره زمانی خاص (معمولاً سالانه) است. وقتی تورم رخ میدهد، با همان مقدار پول میتوانید کالاها و خدمات کمتری را خریداری کنید.

اوراق با درآمد ثابت چیست؟
اوراق با درآمد ثابت، نوعی از سرمایهگذاری هستند که در آن، به شما سود ثابتی در دورههای زمانی مشخص (مثلاً هر ماه یا هر سال) پرداخت میشود. این اوراق را میتوان به دولت یا شرکتها فروخت.
هنگامی که شما اوراق با درآمد ثابت میخرید، در واقع به دولت یا شرکت وام میدهید. در ازای این وام، آنها متعهد میشوند که سود ثابتی به شما بپردازند و اصل پول شما را در تاریخ سررسید اوراق، بازگردانند.
اوراق با درآمد ثابت به عنوان سرمایهگذاری کمریسک شناخته میشوند، زیرا دولت یا شرکتها موظف به پرداخت سود و اصل پول شما هستند. با این حال، بازده اوراق با درآمد ثابت معمولاً از سایر انواع سرمایهگذاری، مانند سهام، کمتر است.
برای درک بهتر تورم، اوراق و نرخ بهره میتوانید از این لینک مقالهای از سایت اینوستوپدیا (investopedia) را مطالعه کنید.
تاثیر تورم بر اوراق با درآمد ثابت
در دنیای اقتصاد، تورم و نرخ بهره همواره در تقابل با یکدیگر بودهاند. هنگامی که گرانی اتفاق میافتد و نرخ تورم از حد تعیین شده توسط بانکهای مرکزی (مانند فدرال رزرو) فراتر میرود، آنها برای مهار تورم دست به کار میشوند. یکی از ابزارهای اصلی در این میدان، افزایش نرخ بهره است.
افزایش نرخ بهره، پیامدهای مستقیمی برای اوراق با درآمد ثابت دارد. این اوراق که در زمان صدور، نرخ بهره مشخصی را به دارندگان خود تعهد میکنند، در شرایط تورمی و افزایش نرخ بهره، جذابیت خود را از دست میدهند. چرا که اوراق جدید با نرخ بهرههای بالاتر به بازار عرضه میشوند و سرمایهگذاران تمایل کمتری به خرید اوراق قدیمی با نرخ بهره پایینتر خواهند داشت.
این موضوع، به طور ناخواسته، قیمت اوراق با درآمد ثابت موجود در بازار را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث کاهش آن میشود. به عبارتی، رابطهای معکوس بین نرخ بهره و قیمت این اوراق وجود دارد.
علاوه بر این، تورم بالا میتواند به طور کلی بازدهی سرمایهگذاری در اوراق با درآمد ثابت را تحت الشعاع قرار دهد. چرا که در شرایط تورمی، قدرت خرید پول کاهش مییابد و نرخ بهره ثابت اوراق، ممکن است جبرانکننده این کاهش قدرت خرید نباشد.
فرض کنید اوراقی با نرخ بهره 5% دارید. در شرایط تورم 10%، قدرت خرید سودی که از این اوراق دریافت میکنید، به اندازه 5% کاهش مییابد. به عبارت دیگر، تورم 10%، بازده واقعی اوراق را منفی 5% میکند.

در نهایت، میتوان گفت که تورم و نرخ بهره، دو عامل کلیدی در تعیین سرنوشت اوراق با درآمد ثابت هستند. سرمایهگذاران در این حوزه باید با دقت به تحولات اقتصادی و پولی، نرخ تورم و نرخ بهره، توجه داشته باشند و نسبت به اتخاذ تصمیمات آگاهانه در مورد سرمایهگذاری خود اقدام کنند.
تأثیر اوراق با درآمد ثابت بر تورم
اوراق با درامد ثابت نقشی غیرقابل انکار در معادله پیچیده تورم نیز ایفا میکنند. در این بخش، به بررسی دو جنبه مهم از این رابطه دو طرفه میپردازیم:
1. دولتها و اوراق قرضه
دولتها برای تامین مالی پروژهها و برنامههای خود، از جمله احداث جادهها، مدارس و بیمارستانها، از اوراق قرضه استفاده میکنند. زمانی که دولتی به طور مداوم به انتشار اوراق قرضه روی میآورد، این امر به افزایش نقدینگی در بازار منجر میشود. در شرایطی که تقاضا برای کالاها و خدمات ثابت بماند، افزایش نقدینگی میتواند به رشد تورم دامن بزند.
2. انتظارات تورمی
انتظارات سرمایهگذاران از نرخ تورم در آینده، نقشی تعیینکننده در بازار اوراق با درآمد ثابت ایفا میکند. اگر سرمایهگذاران بر این باور باشند که تورم در حال افزایش است، تمایل به خرید اوراق با نرخ بهره بالاتر پیدا میکنند. این تقاضای فزاینده، منجر به افزایش قیمت اوراق و به تبع آن، صعود نرخ بهره خواهد شد.
ریشه های تورم در کجا نهفته است؟
تورم، غولی است که سایه خود را بر سر قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد میگستراند و قدرت خرید مردم را به تدریج کم میکند. اما چه چیزی باعث ظهور این هیولای اقتصادی میشود؟
اقتصاددانان، ریشههای تورم را در تار و پود عوامل مختلف جستجو میکنند. برخی معتقدند که تورم، محصول جانبی دوران رونق اقتصادی است. در این دورهها، تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش مییابد و شرکتها برای پاسخگویی به این تقاضا، دستمزدها را بالا میبرند. این افزایش دستمزد، خود به عاملی برای رشد هزینهها و در نهایت، افزایش قیمتها تبدیل میشود.
اما داستان تورم به همین سادگیها هم نیست. گاه، ردپای بیتدبیری دولتها را نیز میتوان در پیدایش این پدیده مشاهده کرد. زمانی که دولتها بدون پشتوانه کافی، اقدام به چاپ پول میکنند، حجم پول در گردش افزایش مییابد و این امر، به کاهش ارزش پول ملی و در نتیجه، تورم منجر میشود.
نکته قابل توجه این است که تورم، یک پدیده تک علتی نیست. عوامل متعددی از جمله افزایش تقاضا، رشد نقدینگی، نوسانات ارزی و شوکهای وارده به عرضه کالاها و خدمات، میتوانند در شکلگیری آن نقش داشته باشند.
تاثیر عوامل خارجی بر تورم و بازار اوراق با درآمد ثابت
در دنیای به هم پیوسته امروز، اقتصاد هر کشور تحت تاثیر عواملی فراتر از مرزهای جغرافیایی خود قرار دارد. تورم نیز به عنوان یکی از مولفههای کلیدی اقتصاد، از این قاعده مستثنی نیست و علاوه بر عوامل داخلی، تحت تاثیر شدید عوامل خارجی نیز میباشد.
برخی از این عوامل خارجی که میتوانند بر تورم و بازار اوراق با درآمد ثابت تاثیر بگذارند عبارتند از:
- قیمت جهانی نفت: نفت، به عنوان یک کالای راهبردی، نقشی اساسی در اقتصاد جهانی ایفا میکند. به عنوان مثال، افزایش قیمت نفت میتواند هزینه تولید صنایع مختلف را افزایش داده و به تناسب، نرخ تورم را بالا ببرد. این افزایش نرخ تورم میتواند موجب کاهش جذابیت اوراق با درآمد ثابت شود زیرا درآمد ثابت این اوراق ممکن است نتواند با نرخ تورم همگام شود.
- سیاستهای اقتصادی قدرتهای بزرگ: ایالات متحده و چین به عنوان دو اقتصاد برتر جهان، از طریق سیاستهای پولی و مالی خود، میتوانند بر ثبات و نوسانات اقتصادی در سایر کشورها اثر بگذارند. به عنوان مثال، افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو آمریکا، میتواند با تقویت دلار، به تورم در سایر نقاط جهان دامن بزند.
- نرخهای بهره جهانی: نرخهای بهره در سطح جهانی، به خصوص در بازارهای مالی توسعهیافته، همواره مورد توجه سرمایهگذاران و اقتصاددانان است. تغییرات در این نرخها، میتواند بر تمایل به سرمایهگذاری در اوراق با درآمد ثابت و به تبع آن، بر قیمت این اوراق در بازار اثر بگذارد.
- بحرانهای ژئوپلیتیکی: جنگها، ناآرامیهای سیاسی و بلایای طبیعی، از جمله عواملی هستند که میتوانند ثبات اقتصادی را به مخاطره انداخته و به طور غیرقابل پیشبینی، بر تورم و بازار اوراق با درآمد ثابت تاثیر بگذارند.
تحلیل اقتصادی تورم و اثرات آن بر سودآوری اوراق با درآمد ثابت
در دنیای اقتصاد، تورم و اوراق با درآمد ثابت، دو عنصر جداییناپذیر هستند که بر سودآوری یکدیگر تاثیر متقابلی میگذارند.
تورم، گرگی است که به جان سود اوراق با درآمد ثابت میافتد!
ارزش واقعی سودهای پرداختی این اوراق، لقمهای چرب برای تورم است که به تدریج آن را میبلعد. چرا که با افزایش نرخ تورم، قدرت خرید این سودها کاهش مییابد و سرمایهگذاران عملاً ضرر میکنند.
تورم، زهر خود را به نرخ بهره نیز تزریق میکند. نهادهای پولی برای مهار تورم، دست به افزایش نرخ بهره میزنند. این امر، ناقوس مرگ را برای اوراق با درآمد ثابت به صدا در میآورد. چرا که با افزایش نرخ بهره، جذابیت اوراق قدیمی که نرخ بهره ثابت دارند، کاسته میشود و قیمت آنها در بازار کاهش مییابد.

سرمایهگذاران در این شرایط، راه خود را کج میکنند:
در دورانی که نرخ بهره رو به افزایش است، سرمایهگذاران به دنبال فرصتهای سرمایهگذاری دیگری میگردند که بتواند سود بیشتری به ارمغان بیاورد. بازار سهام و سایر داراییهایی که به نرخ بهره حساسیت کمتری دارند، در این شرایط مورد توجه بیشتری قرار میگیرند.
نقش بانک مرکزی در کنترل تورم و بازار اوراق
بانکهای مرکزی به عنوان متولیان ثبات اقتصادی، نقشی کلیدی در کنترل تورم ایفا میکنند. این امر به طور مستقیم بر بازار اوراق با درآمد ثابت اثرگذار خواهد بود. سیاستهای پولی اعمال شده توسط این نهادها، میتواند به طور ملموس و سریع، نرخ تورم را تحت الشعاع قرار دهد. به عنوان نمونه، افزایش نرخ بهره، با گرانتر کردن تسهیلات، تقاضا را کاهش داده و در نهایت منجر به افت نرخ تورم میشود.
بانکهای مرکزی برای مهار تورم، از ابزارهای متنوعی بهره میبرند. این ابزارها شامل مواردی همچون:
- تغییر نرخ بهره: افزایش یا کاهش نرخ بهره، یکی از متداولترین ابزارهای کنترل نقدینگی و به تبع آن، تورم است.
- عملیات بازخرید و فروش کوتاهمدت اوراق دولتی: با خرید اوراق از بازار، بانک مرکزی نقدینگی را جمعآوری و با فروش اوراق، نقدینگی را به بازار تزریق میکند.
- اعمال محدودیتهای مالی: این محدودیتها میتوانند شامل الزامات قانونی برای بانکها و یا وضع سقف برای اعطای تسهیلات باشند.
با اعمال این ابزارها، بانکهای مرکزی میتوانند ضمن کنترل نرخ تورم، بر بازار اوراق با درآمد ثابت نیز اثرگذار باشند.
سخن پایانی
در دنیای پیچیده اقتصاد، درک رابطه بین تورم و اوراق با درآمد ثابت، نقشی کلیدی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری ایفا میکند. این ارتباط، دریچهای به سوی اتخاذ گامهای هوشمندانه در بازارهای مالی میگشاید.
با شناخت دقیق این پیوند، سرمایهگذاران میتوانند سبد سرمایهگذاری خود را به گونهای مدیریت کنند که در برابر نوسانات تورمی مقاوم باشد و از فرصتهای نوظهور در بازار اوراق با درآمد ثابت بهره ببرند.
درک این رابطه دو سویه، به منزله قطبنمای سرمایهگذاران در دنیای پر چالش امروز خواهد بود و مسیر دستیابی به موفقیتهای مالی را هموارتر میکند.
ارتباط بین تورم و اوراق با درآمد ثابت چیست؟
رابطه بین تورم و اوراق با درآمد ثابت، یک رابطه معکوس است. به این معنی که با افزایش نرخ تورم، ارزش واقعی اوراق با درآمد ثابت کاهش مییابد. به عنوان مثال، اگر نرخ بازده یک اوراق با درآمد ثابت ۱۰ درصد باشد و نرخ تورم نیز ۱۰ درصد باشد، در واقع سرمایهگذار هیچ سود واقعی به دست نیاورده است.
چرا با افزایش تورم، ارزش اوراق با درآمد ثابت کاهش مییابد؟
در شرایط تورمی، ارزش اوراق با درآمد ثابت به دلایل مختلفی کاهش مییابد. اولاً، با افزایش تورم، قدرت خرید پول کاهش مییابد و نرخ بازده ثابتی که اوراق پرداخت میکنند، ارزش واقعی خود را از دست میدهد. ثانیاً، بانکهای مرکزی معمولاً برای کنترل تورم، نرخ بهره را افزایش میدهند. افزایش نرخ بهره باعث میشود که سرمایهگذاران به جای اوراق با درآمد ثابت، به سمت ابزارهای سرمایهگذاری با بازده بالاتر مانند سپردههای بانکی یا اوراق با درآمد متغیر روی آورند. این تغییر در ترجیح سرمایهگذاران باعث کاهش تقاضا و در نتیجه کاهش قیمت اوراق با درآمد ثابت میشود.
سرمایهگذاران برای مقابله با تورم چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟
برای مقابله با تورم و حفظ ارزش داراییها، سرمایهگذاران میتوانند چند اقدام اساسی انجام دهند. یکی از این اقدامات، سرمایهگذاری در اوراق با درآمد متغیر است که نرخ بازدهی را بر اساس نرخ تورم یا شاخصهای دیگر تنظیم میکنند و به این ترتیب، از سرمایهگذاران در برابر افزایش تورم محافظت میکنند. اقدام دیگر، سرمایهگذاری در داراییهای واقعی مانند املاک و مستغلات، طلا و کالاهای اساسی است که معمولاً در برابر تورم مقاومتر هستند. همچنین، تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری میتواند به کاهش ریسک ناشی از تورم کمک کند.
نظرات کاربران