در بازارهای پرنوسان مالی، تشخیص روند غالب همیشه ساده نیست. با تشکیل مداوم سقفها و کفهای جدید، سرمایهگذاران به دنبال ابزارهایی برای پیشبینی حرکت آینده قیمت هستند. یکی از این ابزارها، اندیکاتور کمتر شناختهشدهای به نام “چنگال اندروز” است.
چنگال اندروز با رسم خطوط موازی، به ما کمک میکند تا انحرافات قیمت از روند اصلی را شناسایی کرده و مناطق حمایت و مقاومت احتمالی را تعیین کنیم. در این مقاله، به زبان ساده و کاربردی، با این اندیکاتور قدرتمند آشنا شده و نحوه استفاده از آن را در معاملات خود بررسی خواهیم کرد.
چنگال اندروز چیست؟
چنگال اندروز یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل تکنیکال است که برای پیشبینی حرکتهای آینده قیمت به کار میرود. این ابزار، که ریشههای آن به راجر بابسون (Roger Babson) برمیگردد، توسط آلن اندروز (Alan Andrews) به شکل امروزی توسعه یافت.

اندروز معتقد بود که خطوط روند ساده قادر به پوشش تمام پیچیدگیهای بازار نیستند. به همین دلیل، او روشی را ابداع کرد که در آن، خطوط روند از چندین نقطه مهم قیمتی (پیوتها) عبور میکنند و کانالهایی را برای حرکت قیمت تشکیل میدهند. این کانالها، که به چنگال اندروز معروف هستند، به تحلیلگران کمک میکنند تا سطوح حمایت و مقاومت احتمالی را شناسایی کرده و تصمیمات بهتری بگیرند.
به عبارت دیگر، چنگال اندروز با ارائه یک ساختار دقیقتر برای تحلیل بازار، نسبت به روشهای ساده خطوط روند، دیدگاه جامعتری به تحلیلگران میدهد.
برای ترسیم چنگال اندروز، به سه نقطه نیاز داریم: یک نقطه وسط (که میتواند یک قله یا کف باشد) و دو نقطه دیگر که یکی قبل و دیگری بعد از نقطه وسط قرار دارند. این سه نقطه، خطوط موازی چنگال را تشکیل میدهند که محدوده احتمالی حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نکته کلیدی این است که قیمت باید همیشه بین این خطوط موازی حرکت کند. اگر قیمت از این محدوده خارج شود، نشاندهنده تغییر روند است و چنگال قبلی دیگر معتبر نخواهد بود.
قاعده اصلی استفاده از چنگال اندروز مشابه کانال است:
- در روند صعودی، خط بالایی کانال ممکن است به عنوان مقاومت عمل کند.
- در روند نزولی، خط پایینی کانال ممکن است به عنوان حمایت عمل کند.
خط میانی نشاندهنده قدرت روند است:
- در روند صعودی قوی، قیمت تمایل دارد بالای خط میانی باشد.
- در روند نزولی قوی، قیمت تمایل دارد زیر خط میانی باشد.
توجه داشته باشید که چنگال اندروز را میتوان با تغییر قیمتها، دوباره رسم کرد تا با شرایط جدید بازار تطابق داشته باشد. همچنین، این ابزار اغلب با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند فیبوناچی، میانگین متحرک و اسیلاتور ترکیب میشود تا سیگنالها تقویت شوند.
همچنین به یاد داشته باشید که تفسیر چنگال اندروز تا حدودی سلیقهای است و انتخاب نقاط خروج میتواند بین معاملهگران متفاوت باشد. به همین دلیل، کارایی آن برای همه معاملهگران یکسان نیست. این ابزار در بازارهای مختلفی مانند سهام، فارکس، کالاها و ارزهای دیجیتال قابل استفاده است.
نحوه رسم چنگال اندروز
برای رسم چنگال اندروز، مراحل زیر را دنبال کنید:
مرحله 1: تعیین سه نقطه مهم (A، B، C)
برای رسم چنگال اندروز، ابتدا باید سه نقطه کلیدی را شناسایی کنید:
برای یک روند صعودی:
- نقطه A: یک کف مهم (کمترین قیمت) که به عنوان آغاز روند صعودی در نظر گرفته میشود.
- نقطه B: یک سقف بالاتر (بیشترین قیمت) که نشاندهنده ادامه روند صعودی است.
- نقطه C: یک کف پایینتر از سقف B که تأیید میکند روند صعودی همچنان ادامه دارد.

برای یک روند نزولی:
- نقطه A: یک کف مهم (کمترین قیمت) که به عنوان آغاز روند نزولی در نظر گرفته میشود.
- نقطه B: یک کف پایینتر (کمترین قیمت) که نشاندهنده ادامه روند نزولی است.
- نقطه C: یک سقف بالاتر از کف B که تأیید میکند روند نزولی همچنان ادامه دارد.
مرحله 2: رسم خط مرکزی (Centerline)
حالا یک خط مستقیم بکشید. این خط باید از نقطه A شروع شود و دقیق از وسط نقاط B و C عبور کند. به این خط، خط مرکزی یا میانه میگوییم که جهت و شیب کانال روند را تعیین میکند.
مرحله 3: رسم خطوط روند موازی
حالا دو خط موازی با خط وسط رسم میکنیم. یکی از این خطوط باید از نقطه B عبور کند و دیگری از نقطه C. خط بالایی، خط روند بالایی و خط پایینی، خط روند پایینی نامیده میشود.
نکته مهم: شیب یا زاویه این کانال روند توسط خط وسط تعیین میشود. این تفاوت بزرگی با روشهای معمولی رسم خط روند است که در آنها زاویه خط روند اهمیت بیشتری دارد.
در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال که قابلیت رسم چنگال اندروز را دارند، شما فقط نیاز دارید سه نقطه عطف را انتخاب کنید تا نرمافزار به طور خودکار چنگال اندروز را رسم کند.
یک مثال موفق از استفاده از چنگال اندروز
نمودار بالا، نمودار هفتگی شاخص S&P 500 (SPY) را نشان میدهد که یکی از بهترین مثالهای استفاده از چنگال اندروز در دهه گذشته است. این چنگال توانست بخش بزرگی از سقوط بازار سهام در سالهای 2008 و 2009 را پوشش دهد.
پس از ایجاد یک کف جدید در روند نزولی، بازار به سمت بالا حرکت کرد و خط روند بالایی را تست کرد. مقاومت واضحی با تشکیل یک کندل بیرونی نزولی در خط بالایی مشاهده شد. این کندل سیگنال فروش ما بود.

چهار نقطه هدف (تارگت) احتمالی برای بازار نزولی وجود داشت. در واقع، آخرین تارگت دقیقاً پایینترین نقطه را نشان میداد.
سپس قیمتها به شدت افزایش یافتند و خط روند بالایی را شکستند. این شکست یک علامت هشدار بود که بازار نزولی در حال اصلاح است و یک بازگشت قیمتی در حال آغاز است.
یک مثال ناموفق
در نمودار روزانه جفت ارز یورو/دلار، یک چنگال نزولی دیگر رسم کردیم. قیمتها کاهش یافتند و در میانه کانال قیمتی به مقاومت برخورد کردند. پس از آن، قیمتها با جهشی به سمت خط روند بالایی حرکت کردند و این خط توانست قیمت را مهار کند. با مشاهده اولین کندل نزولی که زیر خط روند بالایی بسته شد، ما تصمیم گرفتیم که یک موقعیت فروش (شورت) باز کنیم.

اگرچه این معامله نسبت سود به ضرر (ریسک به ریوارد) ۱ به ۱ داشت، اما ما این معامله را یک شکست میدانیم زیرا هدف اصلی، ادامه روند نزولی بود. بنابراین، تارگت (Take Profit) ما بر اساس آخرین کف روند نزولی تعیین شد. قبل از رسیدن به این تارگت، قیمتها از حد ضرر (Stop Loss) ما که بالاترین نقطه کندل سیگنال بود، عبور کردند.
قبل از اینکه روند نزولی ادامه یابد، قیمتها با خط میانی برخورد کردند که نشان داد این ناحیه اهمیت زیادی دارد. زمانبندی این معامله ایدهآل نبود، اما معامله بدی هم نبود. در واقع، این نمودار فرصتی خوب برای یادگیری در مورد خطوط موازی متحرک ارائه میدهد.
خطوط موازی متحرک، خطوط موازی اضافی هستند که به عنوان خطوط روند عمل میکنند. اولین خط موازی متحرک مقاومت بسیار خوبی در این روند نزولی ایجاد کرد.
با ادامه تحلیل نمودار، خطوط موازی متحرک بیشتری پیدا خواهید کرد. (کافی است خط را با حفظ فاصله یکسان به سمت راست منتقل کنید.)

همیشه مشخص نیست که کدام خط موازی متحرک موثر خواهد بود. علاوه بر این، اگر خطوط موازی متحرک زیادی داشته باشید، ممکن است در شناسایی تغییر روند دچار اشتباه شوید.
شناسایی نقاط چرخش (پیوت) برای رسم چنگال اندروز
برای رسم دقیق چنگال اندروز، ابتدا باید نقاطی را در نمودار شناسایی کنیم که قیمت در آنها تغییر جهت داده است. این نقاط را پیوت مینامیم. پیوتها در واقع همان سقفها و کفهای قیمتی هستند که نشاندهنده تغییر روند بازار هستند.
روشهای شناسایی پیوتها
چندین روش برای شناسایی پیوتها وجود دارد:
- روش بصری: سادهترین روش، بررسی نمودار و شناسایی نقاطی است که قیمت در آنها به وضوح تغییر جهت داده است. این روش برای معاملهگرانی که تجربه بیشتری دارند مناسبتر است.
- استفاده از اندیکاتورها:
- اندیکاتور زیگزاگ: این اندیکاتور به طور خودکار نقاط چرخش اصلی قیمت را مشخص میکند.
- اندیکاتور مکدی (MACD): نقاطی که خط سیگنال از خط MACD عبور میکند، معمولاً نشاندهنده تغییر روند است.
- فیبوناچی ریتریسمنت: اگر قیمت پس از یک حرکت قوی، به اندازه حداقل 38.2 درصد فیبوناچی اصلاح شود و سپس در جهت قبلی حرکت کند، نقطه ایجاد شده میتواند یک پیوت در نظر گرفته شود.
پیوتهای ماژور و مینور
پیوتها به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
- پیوتهای ماژور: این پیوتها نشاندهنده تغییرات بزرگ در روند بازار هستند و معمولاً در تایم فریمهای بالاتر قابل مشاهده هستند.
- پیوتهای مینور: این پیوتها نشاندهنده تغییرات کوچکتر در روند بازار هستند و معمولاً در تایم فریمهای کوتاهتر قابل مشاهده هستند.
انتخاب پیوت برای رسم چنگال اندروز
انتخاب نوع پیوت برای رسم چنگال اندروز به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. اگر استراتژی شما بر اساس دنبال کردن روند اصلی بازار است، بهتر است از پیوتهای ماژور استفاده کنید. اما اگر در تایم فریمهای کوتاهتر معامله میکنید، ممکن است از پیوتهای مینور نیز استفاده کنید.
نکته مهم: قبل از رسم چنگال اندروز، حتماً جهت کلی بازار را مشخص کنید. سپس با استفاده از روشهای ذکر شده، نقاط چرخش مناسب را شناسایی کرده و چنگال اندروز را رسم کنید.
شرایط ترسیم چنگال اندروز
برای اینکه چنگال اندروز به عنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال کارآمد مورد استفاده قرار گیرد، لازم است به چند نکته مهم توجه شود.
- محدودیت حرکت قیمت: قیمت باید در محدوده بین دو باله چنگال حرکت کند. اگر قیمت به طور کامل از این محدوده خارج شود، نشاندهنده تغییر روند است و چنگال اندروز قبلی دیگر معتبر نخواهد بود. با این حال، نوسانات جزئی قیمت در اطراف بالهها طبیعی است.
- موقعیت نقطه C: به طور ایدهآل، نقطه C باید در وسط نقاط A و B قرار گیرد. این نشاندهنده یک اصلاح قیمتی منطقی و وجود یک روند مشخص است. البته این شرط الزامی نیست و در برخی موارد ممکن است انحراف کمی از این حالت وجود داشته باشد.
- ترتیب نقاط: ترتیب نقاط A، B و C باید به صورت صحیح انتخاب شود. نقطه B نباید بین نقاط A و C قرار گیرد، زیرا این نشاندهنده انتخاب نادرست نقاط چرخش است.
اصول کلی و قوانین چنگال اندروز
همانطور که گفته شد، چنگال اندروز ابزاری قدرتمند در تحلیل تکنیکال است که به ما کمک میکند تا حرکت قیمت را بهتر پیشبینی کنیم. این ابزار بر اساس چند اصل ساده بنا شده است:
- جاذبه خط میانی: قیمت اغلب تمایل دارد به سمت خط میانی چنگال اندروز حرکت کند و آن را لمس نماید. این اتفاق در حدود 80 درصد مواقع رخ میدهد.
- نقاط عطف در خط میانی: معمولاً پس از برخورد قیمت به خط میانی، یک نقطه عطف یا پیوت در نمودار شکل میگیرد.
- نوسان در اطراف خط میانی: قیمت معمولاً در نزدیکی خط میانی نوسان میکند و ممکن است چندین بار آن را لمس نماید. این نوسانات، بخشی طبیعی از حرکت قیمت در چنگال اندروز هستند.
- وقتی خط میانی شکسته شود: اگر قیمت نتواند به خط میانی برسد و تغییر جهت دهد، معمولاً به سمت نقطه سوم (C) چنگال حرکت خواهد کرد. این نشان میدهد که روند قبلی با قدرت بیشتری ادامه خواهد یافت.
انواع چنگال اندروز در پلتفرم تریدینگ ویو
نسخههای متفاوتی از چنگال اندروز در پلتفرمهای مختلف، از جمله تریدینگ ویو، قابل مشاهده است. هر یک از این نسخهها، با تغییرات جزئی در شیوه ترسیم، به تحلیلگران دیدگاههای متنوعی ارائه میدهند.

- چنگال استاندارد (Pitchfork): این نسخه، همان نسخه اصلی است که توسط آلن اندروز معرفی شد. در تریدینگ ویو، به طور پیشفرض، این چنگال شامل ۵ خط است که دو خط اضافی در نقاط ۰.۵ فاصله افقی و عمودی اضافه شدهاند. این خطوط اضافی میتوانند در تحلیل دقیقتر نوسانات قیمت مفید باشند.
- چنگال با خط میانی شیف (Schiff Pitchfork): این نسخه، با ایجاد تغییری جزئی در محل ترسیم خط میانی نسبت به نسخه استاندارد، به تحلیلگران کمک میکند تا کانالهای قیمتی را بهتر شناسایی کنند. در این نسخه، خط میانی به گونهای ترسیم میشود که نقطه میانی فاصله افقی و عمودی بین دو نقطه اول را قطع کند.
- چنگال با خط میانی بهبود یافته (Modified Schiff Pitchfork): این نسخه، مشابه نسخه شیف است، با این تفاوت که محل دقیق قرارگیری دسته چنگال در وسط فاصله افقی و عمودی دو نقطه اول تعیین میشود. این تغییر جزئی، میتواند دقت پیشبینیهای قیمتی را افزایش دهد.
- چنگال داخلی (Inside Pitchfork): در این نسخه، برخلاف نسخههای قبلی که خط میانی مبنای ترسیم چنگال است، نقطه مبدا بر اساس خطوط موازی تعیین میشود. این رویکرد، میتواند برای تحلیل نوسانات قیمتی در محدودههای مشخص، مفید باشد.
در مجموع، هر یک از نسخههای چنگال اندروز، ابزارهای مفیدی برای تحلیلگران تکنیکال هستند و انتخاب بهترین نسخه، به سبک معاملاتی و شرایط بازار بستگی دارد. با تمرین و تجربه، میتوانید از این ابزارها برای تصمیمگیری بهتر در بازارهای مالی استفاده کنید.
همچنین، بحث و گفتگوی جالبی در مورد چنگال اندروز در سایت فارکس فکتوری بین کاربران شکل گرفته است که میتواند حاوی نکات آموزشی مفیدی باشد. برای دسترسی به این بحث، میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
سخن پایانی
چنگال اندروز، یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل تکنیکال است که با ترسیم سه خط موازی، روند قیمت را در بازارهای مالی مشخص میکند. خط میانی این چنگال، اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا قیمت معمولاً در اطراف آن نوسان کرده و با برخورد به آن، ممکن است جهت حرکت خود را تغییر دهد.
برای رسم دقیق چنگال اندروز، ابتدا باید روند کلی بازار را شناسایی و سپس سه نقطه پیوت مهم را در نمودار مشخص کرد. هنگامی که قیمت از محدوده بین دو خط موازی خارج میشود، این میتواند نشانهای از تغییر روند باشد. شکسته شدن خطوط بالایی یا پایینی چنگال، سیگنال خرید یا فروش محسوب میشود.
با این حال، برای اطمینان بیشتر، توصیه میشود از چنگال اندروز به همراه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند سطوح فیبوناچی استفاده شود. این ترکیب، دقت تحلیلها را افزایش داده و کمک میکند تا سطوح حمایت و مقاومت مهمتر را شناسایی کنید.
اگرچه چنگال اندروز به اندازه برخی دیگر از اندیکاتورها شناخته شده نیست، اما ترکیب آن با سایر ابزارها میتواند به معاملهگران کمک کند تا تصمیمات معاملاتی بهتری اتخاذ کنند. در نهایت، یادگیری اصول معاملهگری بر اساس یک استراتژی موفق میتواند به شما کمک کند تا در بازارهای مالی، از جمله بازار فارکس یا ارزهای دیجیتال، به مهارتهای لازم دست یافته و به سودآوری برسید.
چه زمانی استفاده از چنگال اندروز مفید است؟
چنگال اندروز برای تشخیص روندهای میانمدت و بلندمدت مناسب است. زمانی که بازار در حال شکلدهی به یک روند مشخص است، استفاده از این ابزار میتواند به معاملهگران کمک کند تا سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و نقاط ورود و خروج بهینه را پیدا کنند. همچنین، چنگال اندروز میتواند در شناسایی تغییرات احتمالی روند و زمانبندی بهتر برای معاملات استفاده شود.
نقاط ضعف چنگال اندروز چیست؟
یکی از نقاط ضعف چنگال اندروز این است که به شدت وابسته به انتخاب صحیح نقاط محوری (A، B و C) است. اگر این نقاط به درستی انتخاب نشوند، نتیجه نهایی چنگال ممکن است نادرست باشد و منجر به تصمیمات معاملاتی اشتباه شود. همچنین، در بازارهای بسیار ناپایدار یا بدون روند مشخص، چنگال اندروز ممکن است به درستی کار نکند.
چگونه میتوان دقت چنگال اندروز را افزایش داد؟
برای افزایش دقت چنگال اندروز، معاملهگران میتوانند از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرکها، شاخص RSI و الگوهای کندلی استفاده کنند. ترکیب این ابزارها با چنگال اندروز به شناسایی بهتر نقاط ورود و خروج و همچنین کاهش ریسکهای معاملاتی کمک میکند.
نظرات کاربران