طلا در سال جاری به اوج قیمتی خود رسیده و با توجه به تنشهای جهانی و سیاستهای پولی تسهیلکننده بانکهای مرکزی، به پناهگاهی امن برای سرمایهگذاران تبدیل شده است. اما نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میتواند این روند را دستخوش تغییر کند.
چرا انتخابات آمریکا برای بازار طلا اهمیت دارد؟
اگرچه تاریخ نشان میدهد انتخابات به طور مستقیم و آنی بر قیمت طلا تأثیری نداشته، اما سیاستهای اقتصادی و خارجی نامزدهای پیروز میتواند بر عوامل مؤثر در قیمت طلا مانند نرخ تورم، نرخ بهره و ثبات سیاسی تأثیرگذار باشد.
سیاستهای نامزدها و تأثیر آنها بر طلا
- کامالا هریس: بر کنترل تورم، حمایت از طبقه متوسط و کاهش مالیات برای اقشار کمدرآمد تمرکز دارد. سیاستهای وی ممکن است به ثبات اقتصادی کمک کند و در کوتاهمدت از فشار روی قیمت طلا بکاهد.
- دونالد ترامپ: بر کاهش هزینههای انرژی، کاهش نرخ بهره و تمدید کاهش مالیاتها تأکید دارد. سیاستهای وی ممکن است به رشد اقتصادی منجر شود، اما در عین حال ممکن است نگرانیها درباره تورم را افزایش دهد و در بلندمدت به طلا به عنوان یک دارایی امن تبدیل شود.
- تعرفهها و جنگ تجاری: هر دو نامزد ممکن است سیاستهای تجاری محافظهکارانهای را در پیش بگیرند که میتواند به افزایش تنشهای تجاری و در نتیجه افزایش تقاضا برای طلا به عنوان پناهگاهی امن منجر شود.
تأثیر انتخابات آمریکا بر قیمت طلا
در دوره ریاست جمهوری ترامپ و بایدن، شاهد افزایش قابل توجه قیمت طلا بودیم. با این حال، آیا این افزایش صرفاً به دلیل حضور این دو نفر در قدرت بوده است؟ پاسخ قطعا منفی است.
اگرچه عملکرد طلا در دورههای گذشته میتواند سرنخهایی درباره آینده ارائه دهد، اما نمیتوان از آن به عنوان یک پیشبینی قطعی استفاده کرد. عوامل متعددی مانند همهگیری کووید-19، جنگ روسیه و اوکراین و تورم جهانی، بر بازار طلا تأثیر گذاشتهاند و این تأثیرات ممکن است در دورههای بعدی متفاوت باشد.
سناریوهای احتمالی بر اساس پیروزی هر یک از احزاب
برای درک بهتر تأثیر انتخابات بر قیمت طلا، میتوانیم دو سناریو را بررسی کنیم:
سناریوی پیروزی جمهوری خواهان
اگر ترامپ پیروز انتخابات شود و تعرفههای وارداتی را افزایش دهد، این احتمالاً به افزایش هزینه کالاها و خدمات در آمریکا منجر میشود که میتواند تورم را تشدید کند. اینکه آیا این افزایش هزینهها با کاهش احتمالی قیمت انرژی جبران خواهد شد یا خیر، هنوز مشخص نیست. در صورتی که تعرفههای ترامپ انتظارات تورمی را افزایش دهد، فدرال رزرو برای کاهش نرخ بهره با دشواری روبرو خواهد شد.
علاوه بر این، افزایش تعرفهها بر واردات از چین میتواند اقتصاد چین را که در حال حاضر در وضعیت نامناسبی قرار دارد، تحت فشار بیشتری قرار دهد. در چنین شرایطی، قیمت طلا ممکن است دچار کاهش شود، چرا که سرمایهگذاران احتمال کمتری برای کاهش سیاستهای انبساطی فدرال رزرو و سایر بانکهای مرکزی قائل خواهند شد و به تقاضای طلا به عنوان دارایی امن توجه کمتری خواهند داشت.
از طرفی، ترامپ ممکن است به فدرال رزرو برای کاهش نرخ بهره فشار وارد کند. اگر او موفق به کاهش هزینههای مسکن شود، فدرال رزرو ممکن است روند کاهش تورم را ادامه دهد و به سیاستهای انبساطی بیشتری دست بزند. این امر میتواند باعث کاهش بازده اوراق قرضه خزانهداری شود و در نتیجه سرمایهگذاران را به خرید طلا ترغیب کند که به افزایش قیمت آن منجر خواهد شد.
سناریوی پیروزی دموکراتها
در صورت پیروزی هریس و اجرای برنامههایی برای کاهش هزینههای زندگی و مقرونبهصرفهتر کردن مسکن، فدرال رزرو میتواند به سیاستهای انبساطی خود ادامه دهد که این شرایط به نفع قیمت طلا خواهد بود. علاوه بر این، کاهش مالیات برای خانوارهای کمدرآمد و متوسط میتواند باعث افزایش درآمد در دسترس شود و تورم ثابت بماند.
در مورد روابط با چین، نمیتوان با قطعیت گفت که اقتصاد چین در دوره ریاست جمهوری هریس بهبود خواهد یافت. احتمالاً تعرفههای اعمالشده توسط بایدن همچنان پابرجا خواهند ماند که این امر میتواند بر رشد اقتصادی چین تأثیرگذار باشد.
به طور کلی، رابطه مستقیمی بین فردی که ریاست جمهوری آمریکا را به عهده میگیرد و قیمت طلا وجود ندارد. سیاستهای جدید زمانبر هستند و اجرای آنها با تأخیر مواجه میشود، بهویژه اگر دولت از هر دو حزب تشکیل شده باشد. همچنین عوامل دیگری نیز بر عرضه و تقاضای طلا تأثیرگذار هستند. بنابراین، تصمیمگیری درباره سرمایهگذاری در طلا صرفاً بر اساس تغییرات سیاسی در کاخ سفید میتواند ریسکهای زیادی به همراه داشته باشد.
تحلیل تکنیکال طلا
در تحلیل قبلی طلا، به عوامل هشداردهندهای اشاره شد که نشان از احتمال اصلاح قیمتی داشت. برای مشاهده تحلیل روی این لینک کلیک کنید.
همانطور که پیشبینی میشد، قیمت طلا به سمت حمایت کوتاهمدت در سطح ۲۷۵۰ دلار حرکت کرد و به آن رسید. با این حال، به جای تثبیت در این سطح، شاهد شکست این حمایت و سپس یک پولبک بودیم.
نکته قابل توجه در این تحلیل، شکست خط میانی کانال صعودی و حمایت ۲۷۵۰ دلاری است. این شکست، سیگنالی مبنی بر اصلاحی عمیقتر در کوتاهمدت تلقی میشود. با توجه به این اتفاق، احتمال ادامه ریزش و رسیدن قیمت به کف کانال صعودی تقویت شده است.

هیچ تحلیل قطعی در مورد بازارهای مالی وجود ندارد. تمامی موارد ذکر شده صرفاً به منظور اطلاعرسانی منتشر گردیده و این مطلب هیچگونه پیشنهاد خرید یا فروشی برای معاملهگران محسوب نمیشود. افراد باید نسبت به ریسکهای ذاتی بازارهای مالی آگاهی داشته باشند و قبل از اقدام به هرگونه سرمایهگذاری از تصمیم خود مطمئن شوند. ایران بروکر نسبت به ضرر و زیان احتمالی شما هیچگونه مسئولیتی را نمیپذیرد.
نظرات کاربران